
دانلود مقاله بررسی و مقایسه سطح نیازهای اساسی مازلو بین دانشجویان شاهد و عادی با word دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بررسی و مقایسه سطح نیازهای اساسی مازلو بین دانشجویان شاهد و عادی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی و مقایسه سطح نیازهای اساسی مازلو بین دانشجویان شاهد و عادی با word
پیشگفتار
چکیده تحقیق
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
تعریف موضوع تحقیق
اهداف تحقیق
سؤالات تحقیق
فرضیههای تحقیق
اهمیت موضوع تحقیق
روش انجام تحقیق
محدودیتهای تحقیق
فصل دوم
نگرش مزلو به شخصیت
انگیزش شخصیت سالم
سلسله مراتب نیازهای پنجگانه روایی از دیدگاه مزلو
خلاصهای از اهم تحقیقات انجام شده با ذکر جزئیات لازم
فصل سوم
نوع تحقیق
روش آماری
متغیرهای تحقیق
جامعه هدف و حجم نمونه
ابزار سنجش
شیوه نمرهگذاری
اعتبار و روایی پرسشنامه
روش نمونه گیری
ویژگی نمونه
روش جمعآوری اطلاعات
فصل چهارم
تحلیل آماری – سؤال شماره یک
فصل پنجم
نتیجهگیری
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات برای تحقیق بعدی
فهرست منابع
پرسشنامه
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی و مقایسه سطح نیازهای اساسی مازلو بین دانشجویان شاهد و عادی با word
1- آدامز. ج. روانشناسی کودکان محروم از پدر ترجمه باقری و عطاران(1369) انتشارات دانشگاه تهران
2- شیولسون. ریچارد. استدلال آماری در علوم رفتاری جلد 2 ترجمه دکتر کیامنش(1366) انتشارات جهاددانشگاهی
3- شعاری نژاد، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری(1364). انتشارات امیرکبیر
4- مزلو. ابراهام. اچ. روانشناسی شخصیت سالم ترجمه رویگریان(1367) انتشارات هدف
5- مزلو. ابراهام. اچ. انگیزش و شخصیت ترجمه رضوانی(1367) انتشارات آستان قدس رضوی
6- نادری عزت الله، سیف نراقی، مریم، روشهای تحقیق(1368) انتشارات بدر
7- هادفیلد.ج.آ. روش شناسی کودک و بالغ ترجمه مشفق همدانی(1364) انتشارات صفیعلیشاه
8- میلانی فرد ، بهروز. روانشناسی کودک و نوجوان استثنایی(1370) انتشارات قومس
9- ثنایی، باقر، روان درمانی و مشاهده گروهی(1379) انتشارات چهر
10- آزاد، حسین ، روانشناسی مرضی کودک(1368) انتشارات رضوی
11- شولستن. دون. روانشناسی کمال ترجمه گیتیخوشدل(1369) انتشارات نشر نو
12- مهران. محمدرضا. بررسی و مقایسه افسردگی دانشجویان یتیم و دانشجویان عادی(1371) استاد راهنما دکترآزاد. حسین. دانشگاه علامه طباطبایی
13- علیپور. احمد. بیابانگرد اسماعیل. بررسی میزان افسردگی دانشآموزان سال سوم در مدارس شاهد و مدارس راهنمایی غیر شاهد و مقایسه این دو با هم درتهران استاد راهنما دکتر آزاد حسین. دانشگاه علامه طباطبایی
14- مرادی عبادالله بررسی میزان افسردگی و عزت نفس در دانش آموزان داغدیده(1370) استاد راهنما دکتر ساعتچی- محمود- دانشگاه علامه طباطبایی
پایههای علمی و نظریههای مربوط به مساله طرح شده
ابراهام مزلو1چند روز پس از حمله ژاپن په پرلهاربردر سال 1941 بعد از پایان کار تدریس در دانشکده بروکلین به خانه برمیگشت که عبور گروهی تظاهر کننده اتومبیل او را متوقف ساخت. تظاهرات رقتانگیزی بود. از مردم طبقات پایین- پیشاهنگان و سالمندان که لباسهای متحدالشکل قدیمی به تن داشتند پرچم آمریکا بر فراز ستونی در اهتزاز بود و فلوتی سرودهای میهنی را بیباکانه خارج از نت مینواخت. مزلو که مردی بسیار دلرحم بوده از تماشای تظاهرکنندگان گلآلود که از برابر اتومبیل او میگذشتند به گریه افتاد.او میگوید:» به پهنای صورتم اشک میریختم. ان لحظه سراسر زندگیم را دگرگون ساخت و آنچه را تاکنون انجام دادهام تعیین کرد«
مزلو برآن شد زندگیش را وقف تلاش در راه ابداع گونهای» روانشناسی برای برقراری» صلح و آشتی« کند. نوعی روانشناسی که با بهترین و عالیترین آرمانها و استعدادهایی که در توان انسانهاست سر و کار داشتهباشد
نگرش مزلو به شخصیت
هدف اصلی مزلو دانستن این بود که انسان برای رشد کامل انساننی و شکوفایی تا چه اندازهای توانایی دارد. به اعتقاد او برای بررسی سلامت روان، فقط باید انسان به غایت سالم را مورد مطالعه قرار داد. او با فروید و سایر نظریهپردازان شخصیت که میکوشیدند ماهیت شخصیت انسان را تنها با مطالعه روان نژندها و افرادی که به شدت دچار اختلال روانی بودند بشناسند با نظر انتقادی مینگریست. مازلو یادآوری میکند که چنانچه تنها اشخاص درمانده نابالغ و ناسالم را بررسی کنیم. فقط جنبه بیمار نهاد آدمی را خواهیمدید. یعنی انسان را در بدترین و نه در بهترین حالت خود بنابراین به نظرمزلو باید با آنکه دریافت شمار اندکی از افراد جامعه ما به تحقیق خود دست مییابند با اینحال خوشبینی خود را در این باره که مردم بیشتری میتوانند به وضع مطلوب انسانی برسند حفظ کرد.مزلو تأکید میکرد که هر چند تجربههای تأسف انگیزدوران کودکی میتواندبر شخص تأثیر بگذارد اما آدمی قربانی درمان ناپذیر این تجربهها نیست. میتوان دگرگون شد. کمال یافت و به سطوح عالی سلامت روان رسید. دراین نگرش انسانگرا استعداد بالقوه انسانها بیش از آن است که خود میپندارد. به نظر مزلو اگر میتوانستم این استعداد بالقوه را آزاد کنیم همه میتوانستیم به حالت آرمانی هستی که او در موضوعهای آزمون خواستار تحقق یافته بود دست یابیم!
انگیزش شخصیت سالم
به نظر مزلو در همه انسانها تلاش یا گرایش فطری برای تحقق خود هست. گو اینکه نظریه او درباره انگیزش انسان مفصل است.انگیزه آدمی نیازهای مشترک و فطری است که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیفترین نیاز قرار میگیرد. میتوان سلسله مراتب نیازهای مزلو را چون نردبانی پنداشت که باید پیش از رفتن به پله دوم پای خود را روی پله اول، و پیش پاز پله سوم روی پله دوم گذاشت.و الی آخر. از این رو پایینترین و نیز نیرومندترین نیاز باید پیش از بروز نیاز طبقه دوم برآورده شده باشد و سلسله مراتب به همین ترتیب پیش برود.تا پنجمین یا نیرومندترین نیاز یعنی تحقق خود پدیدار شود. بدین ترتیب شرط اولیه دست یافتن به تحقق خود ارضای چهار نیازی است که در سطوح پایینتر این سلسله مراتب قرار گرفتهاند
و عبارتنداز: 1- نیازهای فیزیولوژیک 2- نیازهای ایمنی 3- نیاز به تعلق و وابستگی 4- نیاز به احترام 5- نیاز به تحقق خویشتن
از این رو پیش از آنکه نیاز تحقق خود پدیدار شود دست کم باید این چهار نیاز به ترتیبی که آمده است بعضاَ برآورده شده باشند. هر پنج نیاز به طور همزمان ما را برنمیانگیزند. در هر لحظه فقط یک نیاز چیره است و بسته به این است که کدامیک از نیازها برآورده شده باشند
سلسله مراتب نیازهای پنجگانه روایی از دیدگاه مزلو
نیازهای فیزیولوژیک: نیازهایی که معمولاَ برای نظریه انگیزش نقطه آغازی تلقی میشوند. در اصطلاح سایقهای فیزیولوژیک نامیده میشوند. دو شعبه تحقیقاتی اخیر این ضرورت را ایجاب میکند که در تصورات متعارف خودمان درباره این نیازها تجدید نظر کنیم
اول: گسترش مفهوم تعادل حیاتی
دوم: کشف این حقیقت که اشتها(انتخاب اصلح از بین غذاها) نشانهای کافی از نیازها یا کمبودهای حقیقی در بدن است
یانگ عملکرد اشتها با توجه به نیازهای جسمی را بطور خلاصه بیان کرده است. اگر بدن فاقد برخی مواد شیمیایی باشد، فرد تمایل خواهد داشت که به طریق ناقص اشتهایی خاص یا گرسنگی جزئی برای آن عنصر غذایی مفقود بوجود آورد. بدین ترتیب تهیه فهرستی از نیازهای اساسی فیزیولوژیک امری ناممکن3 و بیفایده به نظر میرسد. زیرا اینها را میتوانیم بسته به میزان ویژگی توصیف، تقریباَ هر به تعدادی که بخواهیم برآورده کنیم. ما نمیتوانیم همه نیازهای فیزیولوژیک را متعادل تصور کنیم. اینکه تمایل جنسی، خوابآلودگی، فعالیت و تحرک محض، رفتار مادرانه در حیوانات متعادل باشد. هنوز اثبات نشده است. بعلاوه این فهرست، لذات حسی گوناگون(طمعها، رایحهها، تحریک پوست، نوازش) را که احتمالاَ فیزیولوژیک هستند و ممکن است به صورت اهدافی برای رفتار برانگیخته درآیند شامل نمیشوند، و این را هم نمیدانیم که با این حقیقت که ارگانیزم بطور همزمان به سوی سکون، تنبلی و تلاش کمتر و همین طور نیاز به فعالیت، تحریک و تهییج گرایش دارد چه کنیم. بار دیگر باید خاطر نشان کنیم که هر یک از نیازهای فیزیولوژیک و رفتار مکمل مربوط به آن، به مثابه مجرایی برای همه نوع نیازهای دیگر نیز عمل میکند. یعنی شخصی که فکر میکند گرسنه است ممکن است در واقع بیشتر در جستجوی راحتی یا وابستگی باشد تا ویتامین یا پروتئین. برعکس ممکن است بتوان نیاز گرسنگی را تا حدودی از طریق فعالیتهای دیگر مانند نوشیدن آب، یا کشیدن سیگار ارضاء کرد. به عبارت دیگر این نیازهای فیزیولوژیک هر چند بطور نسبی قابل تفکیک هستند. اما کاملاَ که چنین نیستند. بدون تردید قدرت غلبه این نیازهای فیزیولوژیک از همه نیازها بیشتر است. منظور از این بیان بویژه این است که فردی که همه چیزش را در زندگی کاملاَ از دست داده به احتمال قوی انگیزش اصلی در وی میبایست نیازهای فیزیولوژیک باشد و نه هیچ چیز دیگر. شخصی که فاقد غذا، ایمنی، محبت و احترام است بطور قطع اشتیاق او نسبت به غذا قویتر از هر اشتیاق دیگری است. اگر همه نیازها برآورده نشده باشد و آنگاه نیازهای فیزیولوژیک بر ارگانیزم تسلط یابند. همه نیازهای دیگر ممکن است به سادگی موجودیت خود را از دست بدهد. یا به عقب رانده شوند. به این ترتیب بیمناسبت نیست. اگر با این که صرفاَ کل ارگانیزم گرسنه است، آن را توصیف کنیم زیرا گرسنگی تقریباَ بطور کامل بر ضمیر خود آکاه مستولی شده است. پس این کاملاَ حقیقت دارد که انسان هنگامیکه نان وجود ندارد تنها با نان میتواند به زندگیاش ادامه دهد. اما هنگامی که نان به حد و مرز وجود داشته باشد و فرد همواره سیر باشد، چه بر سر تمایلات او خواهد آمد. بیدرنگ نیازهای دیگر والاتری پدیدار میشوند و همینها به جای گرسنگیهای فیزیولوژیک بر ارگانیزم حکمفرما میگردند. و هنگامیکه اینها نیز به نوبه خود ارضا شدند، نیازهای تازه و باز هم والاتری پدید میآیند و همین طور الی آخر. و منظور ما از بیان اینکه نیازهای اساسی انسان به شکل سلسله مراتبی از غلبه نسبی سازمان مییابد، همین نکته است اسنتباط عمده از این تعبیر این است که در نظریه انگیزش مفهوم رضامندی به اندازه محرومیت اهمیت پیدا میکند. زیرا ارگانیزم را از زیر سلطه نیازی که نسبتاَ جنبه فیزیولوژیک بیشتری داشته باشد، بیرون میآورد. و بدین ترتیب وسیله به اهدافی که جنبه اجتماعی قویتر داشته باشند مجال ملهور میدهد. هنگامیکه نیازهای فیززیولوژیک و اهداف جانبی این نیازه به طور مدوام ارضا شوند. موجودیت خود را به عنوان عوامل تعیین کننده فعال یا سازمان دهندگان رفتار از دست میدهند. آنها اکنون فقط به صورت بالقوه وجود دارند. به این مفهوم که اگر به آنها رسیدگی نشود ممکن است بار دیگر برای تسلط یافتن بر ارگانیزم ظاهر شوند. اما خواستی که ارضا شده باشد، دیگر خواست به شمار نمیآید. تنها نیازهای ارضاء نشده بر ارگانیزم مسلط میشوند. . رفتار آن را سازمانبندی میکنند. گرسنگی اگر ارضا شود اهمیت خود را در پویایی جاری فرد از دست میدهد
هنگامیکه نیازهای فیزیولوژیک برآورده شد نیازهای والاتر پدیدار میشوند، که یکی از این نیازها ، نیاز به ایمنی میباشد
1- نیاز به ایمنی و امنیت، اگر این نیازهای فیزیولوژیک خوب ارضا شوند. آنگاه مجموعه جدیدی از نیازها پدید میآیند، که میتوانیم آنها را بطور کلی جزء نیازهای ایمنی طبقهبندی کنیم.(امنیت، ثبات، وابستگی، حمایت، رهایی از ترس و نگرانی و آشفتگی، نیاز به سازمان، نظم، قانون، محدودیت، داشتن حامی مقتدر). همه آنچه درباره نیازهای فیزیولوژیک گفته شده است بطور مساوی گرچه به درجه کمتر در مورد این نیازها صدق میکند. آنها میتوانند ارگانیزم را تا همان حد به تمام در تسلط خود بگیرند. و به عنوان سازماندهندگان تقریباَ انحصاری رفتار با به خدمت گرفتن همه استعدادهای ارگانیزم عمل کنند و ما بدین ترتیب میتوانیم به وضوح تماس ارگانیزم را به عنوان مکانیزم جویای ایمنی توصیف کنیم. گرچه بطور عمده نیازهای افراد بزرگسال مورد توجه است. اما شاید با مشاهده اطفال و کودکان که نیازهای ایمنی در آنها بسیار سادهتر و مشهودتر است، بتوانیم به طور کارآمدتری به درک این گونه نیازها در افراد بزرگسال دست یابیم. یکی از دلایل ظهور آشکارتر واکنش در کودکان در برابر تهدید و خطر این است که آنان به هیچ وجه مانع از این واکنش نمیشوند، در حالی که به بزرگسالان جامعه ما آموخته شده است که به هر قیمتی مانع از آن شوند. بنابراین حتی زمانیکه بزرگسالان احساس میکنند ایمنیشان در معرض تهدید قرار دارد. این احساس را نمیتوانیم در ظاهر آنها ببینیم. اطفال اگر به طور ناگهانی برآشفته شوند یا از جایی سقوط کنند، یا از هیاهیوی زیاد نور شدید، بار دیگر تحریکات حسی غیر معمول مانند تکانهای شدید، از دست دادن ناگهانی آغوش مادر و یا حمایت نا کافی به وحشت بیفتد، با شیوهای چنان کلی واکنش نشان خواهد داد که گوئی در معرض خطر قرار گرفتهاند. در اطفال همچنین میتوانیم واکنشهای بسیار مستقیمتر نسبت به انواع گوناگون بیماریهای حسی مشاهده کنیم. به نظر میرسد گاهی این بیماریها به گونهای بیواسطه و به خودیخود تهدید کننده باشند و باعث شوند که کودک احساس ناامنی کند. مثلاَ دردهای شدید ظاهراَ کودک را وادار میکند که دنیا را به گونهای دیگر ببیند. در چنین لحظهای دردآور میتوان فرض کرد که تمام دنیا در نظر کودک از روشنی و درخشندگی، به تیرهگی میگراید. و به محلی تبدیل میشود که در آن هر واقعهای ممکن است روی دهد. و در آن همه آن چیزهایی که ثابت و استوار بودند، ناگهان بیثبات شوند. به این ترتیب کودک که با خوردن غذای نامناسب بیمار شده است ممکن است به مدت یک یا دو روز، چنان دچار ترس، کابوس شود و چنان نیاز به قوت قلب و حمایت پیدا کند که هرگز قبل از بیماریش در او دیده نشده است
نشانه دیگر نیاز کودک به ایمنی این است که او آن نوع فعالیتهای عادی و یا یکنواختی را ترجیح میدهد که آرامش او را بر هم ترند. به نظر میآید او خواستار دنیایی باشد قابل پیشبینی و قانونمند و منظم. مثلاَ بیعدالتی و بیانصافی و ناسازگاری در والدین باعث میشود کودک احساس نگرانی و ناامنی کند. این نگرش ممکن است نه آنقدرها معمول صرفاَ بیعدالتی یا تحمل دردهایی خاص، بلکه به این علت باشد که این طرز رفتار تهدید به شمار میآید. که باعث میشود دنیا غیرقابل اعتماد، ناامن یا غیرقابل پیشبینی به نظر آید
چنین به نظر میرسد که کودکان تحت رفتاری که حداقل دارای طرح منسجمی از سختگیری باشد و در آن نوعی برنامهریزی نوعی جریان عادی، و چیزی که بتوان از آن حساب برده وجود داشته باشد پیشرفت بهتری، نه تنها در زمان حال، بلکه در آینده دور نیز خواهد داشت
روانشناسان کودک، معلمان و درمانگران روانی دریافتهاند که کودکان نه تنها آسانگیری محدود را به آسانگیری نامحدود ترجیح میدهند بلکه نیازمند آن نیز هستند. شاید بتوان این مطلب را با این جمله دقیقتر بیان کرد که کودک نیازمند دنیایی است سازمان یافته، منتظم، نه دنیایی نابسامان و نامنتظم. نقش محوری والدین و اوضاع بهنجار خانوادگی امری است مسلم و غیرقابل بحث، مشاجره، نزاع، جدایی، طلاق یا مرگ یکی از اعضای خانواده میتواند به گونهای خاص وحشتآور باشد. همچنین خشم ناگهانی یا تهدید والدین مبنی بر تنبیه کودک، ناسزاگویی و پرخاشگری نسبت به او، بدرفتاری با او و یا عملاًَ تنبیه بدنی گاهی چنان باعث اضطراب و وحشت میشود که باید به عنوان یک واقعیت قبول کنیم که پیامدهای آن بیش از دردهای جسمانی است. در عین حال که در برخی کودکان این وحشت میتواند در واقع نشانگر ترس از فقدان محبت والدین باشد. چنین وحشتی میتواند برای کودکانی اتفاق افتد که کاملاَ مطرود هستند و به نظر میرسد که وابستگی آنها به والدین، کینهتوزیشان، بیشتر به خاطر ایمنی و حمایت صرف باشد تا به خاطر امید و محبت
روبرو کردن کودک معمولی با موقعیتها یا محرکهای عجیب، ناآشنا و جدیدی که نتواند بر آنها فائق آید اکثر اوقات موجب واکنش احساس خطر یا وحشت میشود. درست مانند این که مثلاَ برای مدتی کوتاه گم شده یا حتی از والدینش جدا شده باشد. و یا با چهرههای جدید، موقعیتها یا وظایف جدید اشیاء عجیب، ناآشنا، یا غیرقابل کنترل، بیماری و یا مرگ مواجه شده باشد. در چنین مواقع بویژه وابستگی شدید عاطفی کودک به والدینش گواه صادقی است. بر نقش آنها به عنوان حامی این مشاهدات و نظایر آن را میتوانیم تعمیم دهیم و اظهار داریم که کودک معمولی و به وضوح کمتری بزرگسال معمولی در جامعه ما عمومآ دنیایی امن، منظم، قابل پیشبینی، قانونمند وسازمان یافته را ترجیح میدهد که بتواند روی آن حساب کند. و در آن وقایع غیر منتظره، غیرقابل کنترل، گیجکننده یا وقایع خطرناک دیگر رخ ندهد. و در آن در هر حال والدین یا حامیان نیرومندی داشته باشد که او را در مقابل آسیبها محافظت کنند. اینکه این واکنشها را میتوان به آسانی در کودکان مشاهده کرد به طریقی گواه بر این است که کودکان در جامعه ما بیش از حد احساس ناامنی میکنند. کودکانی که در یک خانواده پر محبت و دور از هر تهدید رشد مییابند در حالت عادی آنطور که توصیف کردهایم از خود واکنش نشان نمی دهند. در چنین کودکانی واکنشهای احساسی خطر، اکثراَ نسبت به موقعیتها و اشیایی بروز میکند که بزرگسالان نیز آنها را خطرناک میدانند
2- نیاز به عشق و تعلق و وابستگی

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]